You are currently viewing این چتر دریایی بدون مغز می توانند یاد بگیرند

این چتر دریایی بدون مغز می توانند یاد بگیرند



جلبک دریایی: موجودات تک سلولی زمانی تصور می‌شد که گیاهان هستند (اینطور نیستند). به عنوان موجودات آبزی در آب رشد می کنند. آنها مانند گیاهان سبز برای تولید غذا به نور خورشید وابسته هستند.

جد: سلف، اسبق، جد. این می تواند یک جد خانواده باشد، مانند پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، یا پدربزرگ و مادربزرگ. یا ممکن است یک گونه، جنس، خانواده یا دسته دیگری از موجودات باشد که بعداً از آن تکامل یافته است. برای مثال دایناسورهای باستانی اجداد پرندگان امروزی هستند. (متضاد: نواده)

میانگین: (در علم) اصطلاحی برای میانگین حسابی که مجموع گروهی از اعداد است که سپس بر اندازه گروه تقسیم می شود.

زیست شناسی: مطالعه موجودات زنده. دانشمندانی که آنها را مطالعه می کنند به عنوان شناخته شده اند زیست شناسان.

کارائیب: نام دریایی که از اقیانوس اطلس در شرق تا مکزیک و کشورهای آمریکای مرکزی در غرب و از سواحل جنوبی کوبا، جمهوری دومینیکن و پورتوریکو تا سواحل شمالی ونزوئلا و برزیل امتداد دارد. . این اصطلاح همچنین برای اشاره به فرهنگ مللی که هم مرز هستند یا جزایری در دریا هستند استفاده می شود.

سلول: (در زیست شناسی) کوچکترین واحد ساختاری و عملکردی یک موجود زنده. معمولاً برای دیدن با چشم غیرمسلح بسیار کوچک است، از یک مایع آبکی تشکیل شده است که توسط یک غشاء یا دیوار احاطه شده است. حیوانات بسته به اندازه آنها از هزاران تا تریلیون سلول تشکیل شده اند. بیشتر موجودات زنده مانند مخمرها، کپک ها، باکتری ها و برخی جلبک ها تنها از یک سلول تشکیل شده اند.

شیمیایی: ماده ای است که از دو یا چند اتم تشکیل می شود که به نسبت و ساختار ثابتی با هم ترکیب می شوند (پیوند). به عنوان مثال، آب یک ماده شیمیایی است که هنگام پیوند دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن تولید می شود. فرمول شیمیایی آن H است2الف- شیمیایی همچنین می تواند صفتی برای توصیف خواص موادی باشد که از واکنش های مختلف بین ترکیبات مختلف ناشی می شوند.

جد مشترک: همچنین به عنوان جد مشترک شناخته می شود. اجدادی است که دو یا چند اولاد مشترک دارند. دو خواهر و برادر یک پدر و مادر را به عنوان جد مشترک دارند. این امر در سطح گونه ها و گروه های موجودات نیز صدق می کند. دو یا چند گونه ممکن است یک نیای مشترک در سطح جنس داشته باشند. دو یا چند جنس ممکن است جد مشترکی در سطح خانواده داشته باشند و غیره. ببرها و شیرها مانند انسان ها و نئاندرتال ها اجداد مشترکی دارند.

سخت پوستان: جانوران آبزی با پوسته سخت از جمله خرچنگ، خرچنگ و میگو.

الکترود: وسیله ای که جریان الکتریسیته را هدایت می کند و برای برقراری تماس با قسمت غیرفلزی مدار الکتریکی یا تماس با چیزی که سیگنال الکتریکی از آن عبور می کند استفاده می شود.

عامل: چیزی که در حالت یا رویداد خاصی نقش دارد. وابسته.

بینش، بصیرت، درون بینی: توانایی به دست آوردن درک دقیق و عمیق از یک موقعیت فقط با فکر کردن در مورد آن، به جای یافتن راه حل از طریق آزمایش.

مرداب: حجم کوچکی از آب دریا – معمولاً آب نسبتا کم عمق – که توسط یک نوار شنی، صخره مرجانی یا نوار باریکی از خشکی از اقیانوس باز جدا می شود.

به معنای واقعی کلمه: صفتی که نشان می دهد عبارتی که تغییر می دهد دقیقاً درست است. مثلاً بگویید:آنقدر سرد است که به معنای واقعی کلمه دارم میمیرم“به این معنی است که این شخص در واقع به دلیل سرد بودن بیش از حد انتظار دارد به زودی بمیرد.

جنگل حرا: نوعی درختچه یا درخت که بیشتر در باتلاق های ساحلی زندگی می کند و معمولاً دارای ریشه های هوایی دراز و درهم است.

سازوکار: مراحل یا فرآیندی که طی آن چیزی اتفاق می افتد یا «کار می کند». این می تواند فنری باشد که چیزی را از سوراخی به سوراخ دیگر پرتاب می کند. این ممکن است فشاری روی عضله قلب باشد که خون را در سراسر بدن پمپاژ می کند. این می تواند اصطکاک (با جاده و هوا) باشد که حرکت خودرو را کند می کند. محققان اغلب به دنبال مکانیسمی هستند که در پشت کنش‌ها و واکنش‌ها وجود دارد تا بفهمند چیزی چگونه کار می‌کند.

حرکت کنید: برای یافتن راه خود در یک منظره با استفاده از نشانه های بصری، اطلاعات حسی (مانند رایحه ها)، اطلاعات مغناطیسی (مانند قطب نمای داخلی)، یا تکنیک های دیگر.

عصب: فیبر بلند و ظریفی که سیگنال ها را از طریق بدن حیوان منتقل می کند. ستون فقرات یک حیوان حاوی اعصاب بسیاری است که برخی از آنها حرکت پاها یا باله های آن را کنترل می کنند و برخی دیگر احساساتی مانند گرما، سرما یا درد را منتقل می کنند.

سیستم عصبی: شبکه ای از سلول ها و رشته های عصبی که سیگنال ها را بین قسمت های بدن منتقل می کند.

نوروبیولوژیست: دانشمندی که سلول ها و عملکردهای مغز و سایر قسمت های سیستم عصبی را مطالعه می کند.

نورون: نوع سلول اصلی سیستم عصبی – مغز، ستون فقرات و اعصاب. این سلول های تخصصی با تولید، دریافت و هدایت سیگنال های الکتریکی اطلاعات را منتقل می کنند. نورون ها همچنین می توانند سیگنال ها را با پیام رسان های شیمیایی به سلول های دیگر منتقل کنند.

روپالیا: (من آواز میخوانم. روپالیوم) اینها قابل مشاهده ترین ساختارهای حسی برخی از چتر دریایی هستند. این ساختارها شامل نقاط چشمی است که به عنوان حسگر نور عمل می کنند. آنها همچنین به تشخیص حرکت یا جهت حیوان (بر اساس حس جاذبه آن) کمک می کنند.

شقایق دریایی: حیوانی که معمولاً در کف دریا و صخره ها زندگی می کند. اگرچه لاروهای جوان در آب پراکنده می شوند، اما در نهایت ته نشین می شوند و به طور دائم به ساختار جامد متصل می شوند. آنها ساختار لوله ای دارند و شبیه یک گل نرم هستند. اما چیزی که شبیه گلبرگ است در واقع شاخک های نیش دار هستند که در دهان آنها زنگ می زند.

من مدیریت می کنم: جهت دادن حرکت چیزی (وسیله نقلیه، شخص یا ایده) در جهت معین.

جزر و مد: (مصور جزر و مد) طلوع و نزول متناوب دریا معمولاً دو بار در هر روز قمری در مکان خاصی به دلیل جاذبه ماه و خورشید.



Source link