یکی از دانشگاهیان دانشگاه کمبریج مسیر عجیب و بد یک وکیل دادگستری را برای تبدیل شدن به یکی از شناخته شده ترین دانشمندان استعماری تاسمانی روشن کرده است.
این امر در بحبوحه جنبش فزاینده درون نگری توسط موسسات علمی غربی در مورد اقدامات غیراخلاقی در طول ایجاد مستعمرات، برده داری و استثمار مردمان بومی در سراسر جهان رخ می دهد.
پس از مهاجرت به هوبارت در سن 5 سالگی، مورتون آلپورت به عنوان یک وکیل و “پژوهشگر جنتلمن” شغلی را ایجاد کرد. آلپورت در میان کارهایش، یکی از کسانی بود که مسئول معرفی ماهی آزاد اروپایی به ایالت بود و به عنوان یک طبیعت شناس برجسته با کمک هزینه های تحصیلی از چندین انجمن و مؤسسه علمی بریتانیایی و اروپایی شهرت پیدا کرد.
اما این میراث در سال های اخیر به دلیل مشارکت او در اقدامات تجاری غیراخلاقی زیر سوال رفته است. جک اشبیدستیار مدیر موزه جانورشناسی دانشگاه کمبریج می گوید شهرت آلپورت عمدتاً با ارسال نمونه ها به موسسات خارج از کشور در ازای افتخارات علمی ایجاد شد.
برخی از این نمونه ها که شامل 40 پستاندار و 11 پرنده است در موزه نگهداری می شوند.
در مقاله شما امروز منتشر شد که در آرشیو تاریخ طبیعیاشبی به تعقیب و صادرات حیوانات اشاره می کند که قبلاً منقرض شده اند تیلاسیندر زمانی رخ داد که جمعیت بومی تاسمانی نیز در معرض خشونت و سیاست های نسل کشی مورد تایید دولت قرار داشت.
او خاطرنشان میکند که با کاهش جمعیت تیلاسین و بومیان، تقاضا برای بقایای بقایای آنها از سوی مجموعهداران و موزههای خصوصی اروپایی افزایش یافت که منجر به ایجاد بازاری برای بقایای انسان و حیوان در قرن نوزدهم شد.هفتم قرنی که آلپورت و دیگر نخبگان استعماری قادر به تامین آن بودند.
تحویل بقایای ارزشمند در ازای افتخار علمی
اشبی دریافت که آلپورت سرمایه گذاری زیادی برای ایجاد شهرت خود به عنوان یک دانشمند برجسته در تاسمانی انجام داده است.
مطالعه او روی نامههای آلپورت، مردی را نشان میدهد که عمداً نمونههایی را در ازای دریافت بورس تحصیلی ارائه میکرد، با کمک ایجاد یک «شبکه Thylacine» که بهطور مؤثر بقایای بقایای آن را به دست آورده و به مؤسسات در سراسر جهان صادر میکرد.
کار او در زمینه واردات ماهی قزل آلا به مستعمرات باعث شد تا او را از سوی جوامع “آدمی سازی” ویکتوریا و نیوزلند به رسمیت بشناسند (آقلیم سازی اشاره ای به انگلیسی سازی اکوسیستم های بومی با معرفی موجودات غیر بومی است).
اما اگرچه او مقالات کمی در مورد حیوانات بومی نوشت، آلپورت چندین افتخار از سوی برخی از سازمان های علمی برجسته جهان دریافت کرد.
نامه های او گسست بین اعتبار آلپورت و مشارکت نسبتا ضعیف دانشگاهی را آشکار می کند.
اشبی میگوید این ممکن است اولین بار باشد که شواهدی از چنین جاذبههای وقیحانهای پیدا میشود، اگرچه مشخص نیست که آیا این یک رویه رایج در قرن نوزدهم بوده است یا خیر.هفتم قرن.
اشبی میگوید: «من مکاتبات زیادی در مورد نمونههای موزهای که بهویژه از استرالیا، و همچنین از جاهای دیگر ارسال شدهاند، دیدهام و معمولاً به این شکل قاببندی نمیشود. کیهان.
“بنابراین فکر می کنم غیرعادی است، اما اگر دیگران هم وجود داشته باشند، من را شگفت زده نمی کند.”
اشبی همچنین به نقش آلپورت در هتک حرمت بقایای بومیان، از جمله پرونده پرمخاطب و غم انگیز ویلیام لن که در آن زمان به عنوان “آخرین بومیان تاسمانی” در نظر گرفته می شد، هنگامی که در سال 1869 درگذشت، روشن می کند. زنده ماند و در جامعه مدرن رشد کرد).
بقایای لن علیرغم دستور وزیر استعمار تقسیم شد. نخست وزیر احتمالی تاسمانی ویلیام کروتر عامل اصلی پس از برداشتن و سرقت جمجمه لن بود. آلپورت که با دبیر انجمن سلطنتی تاسمانی همکاری می کرد، بعداً دست ها و پای لان را برداشت.
بنای بر میراث علم
در مجموع، آلپورت در ارسال پنج اسکلت بومیان تاسمانی به اروپا مشارکت داشت و خود را به عنوان فروشنده اصلی کلنی در بقایای بقایا معرفی کرد.
دانشگاه کمبریج خاطرنشان می کند که اگرچه هیچ بقایای بومیان تاسمانی دریافت نکرده است، تمام نمونه های ارسال شده به بریتانیا یا بازگردانده شدند یا در طی بمباران جنگ جهانی دوم نابود شدند.
اشبی گزارش خود را با اذعان به نقش نخبگان استعماری در قرار دادن سرزمین های خود در صحنه جهانی، جذب سرمایه گذاری اقتصادی و علاقه گسترده و در عین حال ایجاد شهرت فعال از طریق تجارت بقایای انسان و حیوان به پایان می رساند.
اشبی می گوید: «او یک شخصیت مرکزی در رابطه اروپا با تیلاسین و بومیان تاسمانی است، و بنابراین تمرکز خوبی برای درک این هزینه های انسانی و زیست محیطی در هم تنیده پروژه استعماری است.
اشبی صدها نامه را به عنوان بخشی از تحقیقات خود بررسی کرد. در انجام این کار، او باید با مردی که درگیر اعمال غیراخلاقی بود و همچنین یک چهره برجسته در مستعمره نوپای تاسمانی، کنار می آمد.
اشبی با اشاره به اینکه آلپورت «به نظر می رسد هیچ تردیدی در مورد نحوه برخورد با بقایای بومیان تاسمانی ندارد، می گوید: «او آشکارا در حال تلاش برای بهبود شهرت تاسمانی و صنعت علمی، صنایع استخراجی – درست یا نادرست» است. ظاهراً او به عنوان نوعی طبیعت شناس مشتاق، از این که تیلاسین ها در راه انقراض هستند نیز آگاه بود، اما هیچ نگرانی در مورد تجارت آنها نشان نمی داد.
تاریخ درهم تنیده استعمارگرانی که از اولین مردمان استرالیا بهره برداری می کنند، و همچنین جمعیت پستانداران بومی این قاره، کانون توجه است. بررسی جدید از موزه دانشگاه کمبریج
اشبی امیدوار است که با آموزش اندک تاریخ استعماری بریتانیا و تأثیر آن بر مردم و جهان طبیعی در کلاسهای درس بریتانیا، این اثر شروع به ارتباط مردم با تاریخ بشری این مجموعهها و نمونههای نمایش داده شود.
او میگوید: «این مبتنی بر این شناخت است که تاریخ طبیعی بخشی از تاریخ اجتماعی است و ارزشی دارد، قدرتی در افزودن آن داستانها وجود دارد».
Thylacines در حال حاضر اشیاء فوق العاده قدرتمندی هستند فقط به دلیل وضعیت نمادین خود [as a] انقراض در قرن بیستم و چگونگی وقوع آن انقراض، اما اکنون می توانم بگویم که این تاریخ اجتماعی نیز با آن داستان مرتبط است.
ما میتوانیم این کار را برای بسیاری از مجموعهها در غرب انجام دهیم و این اشیاء را غنیتر و مرتبطتر کنیم تا بدانیم که نه تنها به یک فاجعه زیستمحیطی مرتبط هستند، بلکه به یک بیعدالتی اجتماعی نیز مرتبط هستند که به وضوح بخشی از آن است. زندگی امروز برای مبارزه با آن.
کیهان از شورای سرزمینهای بومی تاسمانی، مرکز بومیان تاسمانی، آشتی تاسمانی و انجمن سلطنتی تاسمانی برای اظهار نظر دعوت کرد.