در آگوست 2023، بندیکت فچر مصاحبه ای با کلمنس بلومل از مرکز تحقیقات آموزش عالی و تحقیقات آلمان (DZHW) با موضوع “چه اتفاقی می افتد وقتی علم باز می شود و ارتباط برقرار می کند” و چالش های در حال ظهور برای ارتباطات علمی آینده انجام داد.
در واقع وقتی علم باز می شود چه اتفاقی می افتد؟ از دیدگاه شما به عنوان یک محقق علمی، می توانید توضیح دهید که چرا این دیدگاه مهم است؟
من بر این باورم که علم در یک محیط اجتماعی توسعه مییابد و تصاویر خاصی از علم پدیدار میشوند یا ظاهر شدهاند که از بسیاری جهات در یک زمینه دیجیتال و اکنون به طور فزایندهای باز مورد تردید یا تحت تنش هستند. در این راستا، بخصوص در شرایط بحران ها و چالش ها، منطقی است که بپرسیم تصویر علم در چنین شرایطی چگونه تغییر می کند. دانشمندان اکنون به شدت با مردم تعامل دارند و علم حتی تقاضای بیشتری دارد و مستقیماً برای راه حل ها با آنها مشورت می شود. من فکر میکنم این موضوع به نحوه مذاکره علم در جامعه و نحوه درک علم در زمینههای مختلف مربوط میشود.
وقتی علم بیشتر مورد مذاکره قرار می گیرد، وقتی مطالبه می شود، وقتی از آن خواسته می شود که گشایش پیدا کند، چگونه تغییر می کند؟
من معتقدم که در واقع بیشتر در مورد زیر سوال بردن نقش خود در زمینه های مختلف است. من فکر می کنم که نحوه ارتباط، نحوه ارائه در اشکال مختلف – عموم مردم یک حوزه گسترده است، به اصطلاح، اما در اشکال مختلف – در بحث های اجتماعی مرتبط تر تلقی می شود. یکی همچنین میخواهد مثلاً از دستیابی افکار مخدوش به دانش علمی به مردم جلوگیری کند. در این راستا، فکر کردن در مورد اینکه چگونه ارتباط برقرار میکنم، چه تصویری را میخواهم در جامعه ایجاد کنم و همچنین فکر انتقادی درباره اینکه چه دانشی میتواند به طور قانونی در فرآیند تصمیمگیری گنجانده شود، به طور فزاینده بخشی از دانشمند بودن میشود.
همچنین رشته های علمی مختلفی وجود دارد که البته ارتباطات می تواند کاملاً متفاوت باشد. آیا نظری در این مورد دارید؟
فکر میکنم در این مورد کاملاً با شما هستم، که واقعاً نمیتوانید در مورد علم صحبت کنید، باید از کل موضوع به صورت جمع استفاده کنید، و اینکه راههای مختلفی برای کار با مردم وجود دارد. هر رشته یا هر حوزه تحقیقاتی روش های خاص خود را برای انجام تحقیق دارد، اما همچنین راه های ارتباطی خاص خود را دارد. به عنوان مثال، در علوم اجتماعی، در جامعه شناسی، زمینه هایی وجود دارد که به شدت به دنبال گفت و گوی اجتماعی هستند، که به بحث های اجتماعی می پردازند، به ویژه در مورد مسائل نابرابری اجتماعی. اما این به طور فزاینده ای برای رشته های دیگر نیز صادق است، به عنوان مثال در زمینه تحقیقات مسئله محور مانند تحقیقات آب و هوا یا سلامت. همچنین موضوعاتی وجود دارند که مخاطبان دقیق تری دارند، شاید هم دیدگاه انتقالی یا عملی، مانند علوم مهندسی، که حداقل به خودی خود می گویند که نتایج آنها برای دستیابی به مخاطبان وسیع تری مناسب نیست. ما این را می دانیم، برای مثال، از تحقیق علمیابزاری که در اینجا داریم DZHWکه قطعاً تفاوتهایی در روش رشتهها، در نحوه ارتباط حوزههای تحقیقاتی فردی با مردمشان وجود دارد.
شما قبلاً به مسئله گشایش علم و اینکه در نتیجه آن چه بر سر علم می آید، پرداخته اید. همچنین می خواهم بدانم آیا اعتماد به علم با علم باز تقویت می شود یا با گشایش علم؟
اساساً تصور این است که با دسترسی به اطلاعات علمی و دانش علمی، با دسترسی به داده ها و به طور کلی با ایجاد شفافیت در روند تولید علمی، اعتماد به تولید علمی و تولید دانش تقویت شود. به عبارت دیگر، این که یک اتفاق خوب واقعاً در حال رخ دادن است، آن چیزی که مرتبط است در حال رخ دادن است، آن چیزی که شفاف است در حال رخ دادن است. در عمل، حداقل می توان گفت این امر دوسویه است و همیشه منجر به افزایش اعتماد نمی شود. بله، ما روز به روز نشریات علمی بیشتری داریم که در دسترس عموم نیز هستند و در دسترس بازیگران مختلف، روزنامه نگاران، سازمان های غیردولتی و غیره هستند. و این نشریات نسبت به قبل به محافل اجتماعی گسترده تری نیز می رسد. این یک دستاورد است.
از سوی دیگر، علم باز به عدم قطعیت دانش نیز منجر شده است، ماهیت موقت دانش برای عموم مردم روشن تر می شود. به عنوان مثال، وقتی در نظر میگیریم که دانش با چه سرعتی در نسخههای اولیه منتشر میشود و چگونه از طریق بررسی همتایان مشخص میشود که اغلب دانش متعارف است که میتوان آن را رد کرد. به عنوان مثال، از طریق بررسی باز همتایان، می بینیم که بررسی های همتا در علم، که به تثبیت و تأیید دانش کمک می کند، گاهی اوقات بسیار زمخت بیان می شود. به عنوان دانشمندان، ما اغلب این را تجربه می کنیم، و مورد کریستین دروستن، که در روزنامه بیلد با گزارش های علمی کاملاً مشابه آنچه ما می دانیم مواجه شد، نشان می دهد که این البته می تواند باعث عدم اطمینان در جامعه شود. بنابراین، عدم اطمینان در مورد این واقعیت که دانش علمی باید بارها و بارها مورد سؤال قرار گیرد و آنقدر که گاهی اوقات فرض می شود پایدار نیست. و لزوماً وقتی علم قابل مشاهده می شود، اعتماد را افزایش نمی دهد. بنابراین میتوانم بگویم بین بیانیه آغازین و نتیجه واقعی در ارتباط اصطکاک وجود دارد.
گاهی اوقات تعجب می کنم که این پروژه های افتتاحیه که اکنون بیشتر و بیشتر با آنها سروکار داریم، تا چه اندازه در واقع با ابتکارات تجاری سازی جدید همراه هستند؟ گشایش علم تا چه اندازه به معنای نفی یک خودمختاری علمی معین است؟ با توجه به مشاهدات شما، آیا اشکالی از تصاحب وجود دارد که باید از آن آگاه باشیم؟ آیا می توانید این ایده تجاری سازی خاص را بررسی کنید؟
من فکر می کنم ایده علم باز، به اصطلاح، این بود که یک “فضای مشترک” جدیدی از دانش علمی وجود خواهد داشت. پس محل انتشارات علمی نیز متعلق به خود علم است. و معلوم نشد که اینطور نیست. در بسیاری از موارد، ناشران بزرگ به سادگی دسترسی آزاد را به عنوان یک مدل تجاری با هزینههای گاهاً بسیار بالا دوباره برقرار کردهاند. ایده تجاری زدایی، مثلاً در حوزه نشر، متأسفانه محقق نشد. برعکس، حوزههایی در انتشارات علمی و تولیدات علمی وجود دارد که در نتیجه این روند باز شدن، تجاریتر شدهاند. یک مثال، حجم زیادی از ابرداده است که از این واقعیت ناشی می شود که ما به عنوان دانشمند با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم، به عنوان مثال از طریق پلتفرم های دیجیتالی که اکنون به تعداد بسیار بیشتری وجود دارند، جایی که دانش به اشتراک گذاشته می شود و توصیه هایی برای انتشارات به اشتراک گذاشته می شود. این دانش به طور فزاینده ای توسط ناشران بزرگ نیز مورد استفاده قرار می گیرد. تا حدی با ارائه خدماتی که خود به آن فراداده یا پردازش دادههای مربوط به آن تعامل میپردازند، اما همچنین با خرید، به عنوان مثال، شرکتهای جدیدی که خدمات ارائه میدهند یا سازمانهایی که خدمات ایجاد میکنند، بیایید به عنوان مثال به مندلی فکر کنیم. اگر به کل فرآیند تولید علمی نگاه کنید، میبینید که فرادادههای بیشتری درباره کارهایی که دانشمندان انجام میدهند و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر وجود دارد که در دسترس ناشران تجاری یا بازیگران تجاری است.
بنابراین فراتر از تجاری سازی یک نشریه علمی، همچنین با استفاده از داده ها، محققان، ردیابی کلمات کلیدی. برای چی؟
مطمئناً به نفع شرکتهای بزرگی مانند Clarivate Analytics است که با اندازهگیری فرآیندهای بررسی در این پلتفرمهای دیجیتال و اندازهگیری سرعت فرآیندهای بررسی، شاخصهایی از سرعت فرآیند بررسی تولید کنند. این ممکن است در آینده به یک محصول جدید، یک شاخص جدید تبدیل شود. این را می توان در سیستم اطلاعات تحقیق وارد کرد. این به یک سیستم اطلاعات تحقیقاتی منتقل می شود. به این ترتیب، قلمروهای کاملاً جدیدی از داده ها ایجاد می شود که در آن دانش محققان، به اصطلاح، با آنچه از انتشارات، از استنادها، با این تعاملات جدید نقشه برداری دیجیتالی شناخته شده است، مرتبط می شود.
آیا میتوانید یک یا دو فکر در مورد اینکه چگونه میتوانیم واقعاً شرایط خوبی برای علم باز ایجاد کنیم، به اشتراک بگذارید؟ کدام زیرساختها پایدار خواهند بود و برای مثال، کدام ساختارها و شاخصهای پاداش، علم را به شیوهای پایدار باز میکنند؟
من فکر می کنم اولین کلید برای گشایش علوم در واقع تأمل در تنوع علم است. غالباً این گفتمان علمی باز این تصور را ایجاد می کند که یک راه حل جهانی وجود دارد که برای همه علوم مناسب است. به نظر من این یک اشتباه است. من فکر میکنم که پژوهش میتواند با برجسته کردن تعدد، تنوع، شیوههای معرفتی و اشکال ارتباطی که قبلاً ذکر کردم، در اینجا کمک کند. علم باز یک پروژه یکسان نیست. شکل های مختلفی به خود می گیرد. دغدغه ما باید صرفاً تأمل در انواع اشکال دانش و در نتیجه تنوع فرآیندهای گشایش باشد. به عبارت دیگر، تنوع یک کلید بسیار مهم است.
جنبه دوم، به نظر من، مشارکت رشته ها در این پروژه های اکتشافی است. این نباید یک رویکرد تکنوکراتیک از بالا به پایین باشد. برعکس، باید دعوتی از رشته های مختلف برای مشارکت در توسعه، به عنوان مثال، زیرساخت های باز باشد. من فکر می کنم یک مثال بسیار مثبت در آلمان، توسعه زیرساخت های داده های تحقیقاتی ملی در این کشور است NFDI، جایی که خدمات اولیه قبلاً تبلیغ می شود. من فکر می کنم این رویکرد برای مشارکت گسترده رشته ها و جوامع تخصصی در توسعه و شبکه سازی زیرساخت های تحقیقاتی خوب است. همچنین مهم است که این خدمات از پایین به بالا توسعه یابد، که به اعتقاد من یک عنصر ضروری است و می تواند دستور العملی برای موفقیت باشد. در هر صورت، من بسیار هیجان زده هستم و معتقدم که این شکل مشارکت خاص رشته یا حوزه خاص با ارتباط همزمان در مورد تفاوت ها، مقایسه در مورد تفاوت ها، می تواند کلید شکل گیری موفقیت آمیز فرآیندهای باز باشد. من کاملاً کنجکاو هستم زیرا ما به اندازه کافی خوش شانس هستیم که یک مطالعه جانبی در مورد خدمات اصلی زیرساخت تحقیقات ملی انجام دهیم. این فرآیند توسعه زیرساختهای تحقیقاتی باز واقعاً چگونه انجام میشود و تفاوتهای خاص میدانی چگونه ترسیم میشوند؟
البته مسئله شاخص ها کار ساده ای نیست. این ایده وجود داشت که اگر معیارها را توسعه دهید، یعنی. اگر سیستمهای پاداشی ایجاد کنید که اشکال جدیدی از علم باز را ترسیم میکند، غلبه علم باز در زمینههای مختلف را آسانتر میکند. همچنین این ابتکار برای توسعه معیارهای جدید، به اصطلاح جایگزین وجود داشت، و از دیدگاه من، در بسیاری از موارد خوب کار نمی کرد، زیرا این نیز تا حد زیادی به اپراتورهای پلت فرم واگذار شده بود. بیایید فقط به امتیاز Research Gate فکر کنیم، که بسیار مختص پلتفرم بود و همچنین ایده ای برای ایجاد انگیزه برای Open Science به عنوان یک معیار داشت، جایی که اصلاً مشخص نبود واقعاً چه چیزی اندازه گیری می شود؟ به عنوان مثال، معنای تعامل با پلتفرم های خاص مشخص نبود. برای توسعه معیارهایی که کاملاً بی معنی نیستند، قطعاً به تحقیقات بیشتری نیاز داریم. مثال دیگری که مطمئنم بسیاری از مردم آن را میدانند، دونات آلت متریک است که محاسبات مختلفی را شامل میشود: شمارش توییتر، فیسبوک و غیره، که در آن اصلاً مشخص نیست که واقعاً چگونه با این شاخص مرتبط است، با توجه به مکانیسمهایی که این شاخص دارد. ساخته شده و مهمتر از همه چرا انجام می شود؟ در هر صورت، ما باید زمان بیشتری را صرف یافتن منابع مرتبط تری کنیم که در آن تحقیقات یا کارهای قابل توجهی در حال انجام است. به عنوان مثال، اگر به GitHub فکر کنم، سیستمهای واقعی که در آن افراد به طور مشترک روی دادهها و کد کار میکنند، که در آن اطلاعات در واقع از طریق فرآیندهای مشارکتی علمی ایجاد میشوند. شاید بتوانیم نگاه دقیقتری به چنین زیرساختهایی بیندازیم و اهدافی را برای آنها ایجاد کنیم تا به این کار زیرساختی در بلندمدت پاداش دهیم. اما شاید قبل از هر چیز باید بدانیم که چگونه می توان چنین اشکال غیرانتشاری از فعالیت های علمی را واقعاً به تصویر کشید. چگونه می توانید آنها را در واقع نقشه برداری کنید؟
پیام های آماده: معیارهای معنادار، پاداش کار زیرساختی، مشارکت، شناخت و جدی گرفتن تنوع. کلمنس، از وقتی که گذاشتید بسیار متشکرم و مشتاقانه منتظر ادامه این گفتگو هستم.